هر شب نماز شام بود شاديم تمام

شاعر : سنايي غزنوي

کايد رسول دوست هلا نزد ما خرامهر شب نماز شام بود شاديم تمام
خورشيد ما برآيد هر شب نماز شامخورشيد هر کسي که شب آيد فرو رود
اي روز منقطع شو و اي شب علي الدوامروز فراق رفت و برآمد شب وصال
تا جان بود به تن تو خداوند و من غلاماي دوست تا تو باشي اندوه کي بود
شادي حلال گردد اندوه و غم حرامهر گه که خدمت آيم اي دوست پيش تو